در این مقاله تلاش شده است تا در خلال آثار گوناگون پوپر نگرش وی به فلسفه علوم اجتماعی مورد شناسایی و تحلیل قرار گیرد. در ابتدا مختصری از زندگی او آورده شده که تلاش گردیده نشان دهنده علایق و مسایل او باشد. سپس افراد تاثیرگذار بر آرا او معرفی شده اند (نظیر: سقراط، کانت، هایک و ...) از این قسمت به بعد وارد موضوع اصلی مقاله شده ایم و در ابتدا نظر پوپر را درباره وحدت روش در میان علوم طبیعی و اجتماعی تشریح نموده و سپس نقدپوپر را از استقرارگرایان مطرح کرده ایم و نشان داده ایم که از نظر پوپر علم از مساله آغاز میشود. سپس راه حلهای پیشنهادی عنوان می گردند، آنگاه آن راه حلها نقد میشوند و در پی آن سوالات جدیدی سر بر می آورند. و این گونه است که علم گامی به پیش می گذارد. در مقاله این روند بصورت مفصل و دقیقتری مورد بررسی قرار گرفته سعی شده است به سیاق پوپر مسایل فلسفی او به واضح ترین نحو ممکن ارایه شود.